یکی از ویژگیهای فیزیکی خاک بافت آنست. بافت خاک عبارتست از اندازه و نسبت درصد مواد متشکله خاک، مثل : شن ، لای و رس. از روی درصد مواد کانی (معدنی) موجود در هر خاکی می توان بافت آن را مشخص نمود که بر این اساس به خاک لمونی(Loam)خاک لمون رسی شنی(Sand clay loam)و خاک لمون رسی لای (Silty clay loam)تقسیم بندی می شود.
اندازه ذرات معدنی خاک از درشت (بيش از 2 ميلی متر) تا خيلی ريز (کمتر از 2 ميکرومتر) متغير است. از نظر اندازه، ذرات خاک به سنگريزه، شن، سيلت و رس تقسيم می گردند که به عنوان ذرات خاک شناخته می شوند، و در مرزهای تعيين شده ذرات سيلت و شن بر اساس طبقه بندی های مختلف اختلاف زيادی وجود دارد.
تجزيه مکانيکی و تعيين اندازه ذرات بعد از حذف مواد آلی خاک توسط اکسيدکننده ها، مثل آب اکسيژنه يا محلول هيپوبرومات انجام می شود. الک ها يا غربالهای استاندارد برای جداسازی مکانيکی ذرات شن خيلی ريز و يا درشت تر استفاده می گردد. سپس بخش سيلت و رس به وسيله اندازه گيری نسبت ته نشينی ذرات در سوسپانسيون آب تعيين می شود. بعد از اينکه مقدار ذرات مختلف تعيين شد، نام کلاس بافت (مانند لوم شنی يا لوم رسی) به وسيله مثلث بافت خاک تعيين می گردد، که کلاس بافت خاک بطورکلی در سه گروه طبقه بندی میشود که عبارتند از خاک های شنی (خاک هايی با بافت درشت)، خاک های لومی (خاک هايی با بافت متوسط) و خاک های رسی (خاک هايی با بافت ريز). با توجه به اينکه اندازه ذرات معدنی در خاک به وسيله عمليات مديريتی به آسانی تغيير پيدا نمی کند، بافت خاک (کلاس بافت) يک خصوصيت مهم و ثابت خاک می باشد و تصويری کلی از خصوصيات فيزيکی خاک مانند وزن مخصوص، خلل و فرج، پايداری خاک و ظرفيت نگهداری آب را نشان می دهد.
بافت خاك براساس درصد ميزان رس Clay ، سيلت Silt ، ماسه (Sand) طبقه بندي مي گردد، مطالعه بافت خاك براي بررسي قابليت نگهداري رطوبت و نياز آبي گياه صورت مي گيرد.
بررسي ساختمان خاك طرز قرار گرفتن ذرات اوليه خاك مانند رس ، سيلت و ماسه را مشخص مي نمايد، زيرا حركت و نفوذ آب در خاك تابع وضعيت ساختمان خاك مي باشد.
حاصل خيزي خاك را از اندازه گيري ميزان ازت ، كربن ( C ) فسفر (P) پتاسيم (K) منيزيم (mg) و كلسيم (Ca) بدست مي آوردند. زيرا مواد غذايي گياه غير از نياز آبي وابسته به عناصر فوق مي باشد.
رنگ خاك تابع شرايط فيزيكي، اقليمي، سنگ مادر و عناصر موجود در آن مي باشد. خاك هاي اقليم نيمه خشك معمولاً برنگ قهوه اي تا كرمي و خاك هاي اقليم خشك برنگ زرد توام با خاكستري قابل رويت است.
مقايسه خاک های شنی و رسی :
خاکهاي سطحي شني داراي درصد تخلخل کمتري نسبت به خاکهاي مشابه رسي مي باشند، لکن در عمل مشاهده مي شود که سرعت نفوذ آب در خاکهاي شني خيلي بيش از خاکهاي رسي است. دليل اين امر صرفاً اندازه خلل و فرج خاک مي باشد.
درصد تخلخل کل در خاک شني ممکن است کم باشد ولي قسمت عمده آن از خلل و فرج درشت تشکيل گرديده که آب و هوا را براحتي از خود عبور مي دهند در نتيجه به دليل نسبت کم خلل و فرج ريز در اين گونه خاکها قدرت نگهداري آب در آنها ناچيز است. درخاکهاي ريز بافت سطحي بر عکس خاکهاي شني درصد تخلخل کل زياد و بخش عمده اي از آن را خلل و فرج ريز تشکيل ميدهد. در نتيجه قدرت نگهداري رطوبت در خاک رسي بمراتب بيش از خاک شني است ولي به دليل کمبود خلل و فرج درشت عبور آب و هوا در آنها بکندي صورت مي گيرد. بنابراين ميزان کل خلل و فرج و اندازه آنها هر دو حائز اهميت بوده و مي بايد توأماً مورد توجه قرار گيرند.
به طورکلی در خاک رسی نسبت به خاک شنی حرکت آب و املاح کندتر بوده، دير خيس شده و زهکشی نامناسب و تهويه نامطلوبی دارد. رشد ريشه در آن خوب نبوده و از حاصلخيزی بيشتری نسبت به خاک شنی برخوردار می باشد